شورش علیه جهل

شورش علیه جهل

در دنیایی که با قطره چکان حقیقت را بر مردم عرضه می کنند ، باید قیام کرد....
شورش علیه جهل

شورش علیه جهل

در دنیایی که با قطره چکان حقیقت را بر مردم عرضه می کنند ، باید قیام کرد....

امام مالک و سرزنش نکیر و منکر به خاطر سوالاتشان

خرافه(5) :


پیش از این در خرافه ی 3 خواندید که چگونه امام حنبلی ها با نکیر و منکر به خاطر سوال شان تندی کرد ، در این خرافه دیگر امام اهل سنت ، یعنی امام مالک که پیشوای مالکی هاست ماجرایی مشابه دارد:

نقل شده که وقتی شیخ ناصرالدین لقانی از دنیا رفت ، یکی از صالحان او را در خواب دید و از او پرسید : خداوند با تو چه کرد؟ گفت : وقتی نکیر و منکر در قبر از من سوال کردند ، امام مالک در قبر ظاهر شد و به آن دو فرشته گفت : آیا چنین انسانی احتیاج به سوال دارد که از ایمان به خدا و رسولش بپرسید ؟ از او دست بردارید و آن ها هم وی را ترک کردند. (میزان الاعتدال ج  ص 46)

این مطلب را بگذارید کنار خرافه ی سیلی زدن موسی(ع) به عزرائیل و ماجرای احمد بن حنبل و نکیر و منکر ! گویا رهبران مذاهب اربعه ی اهل سنت با نکیر و منکر خرده حساب شخصی دارند که این طور با آنان بدرفتاری می کنند! و گویا خداوند از احوال بندگان خود خبر ندارد که نکیر و منکر را می فرستند تا از صالحان و مومنان واقعی اش سوالات بی مورد بپرسند؟

و گویا امام مالک از خداوند نیز بر صالحان مهربان تر و آگاه تر است! (لا اله الا الله)

از امام رضا(ع) چه میدانید ؟ - 1

چه میدانید(1) :


نمیدانم چرا اما ، قسمت این بوده که این بخش را با امام رضا(ع) شروع کنیم.

روایتی ست از امام جواد(ع) که علت ملقب شدن امام هشتم به رضا را بیان می کند. (رضا به معنای پسندیده ، مورد پسند – مورد رضایت) از احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی نقل شده است که گفت : به امام جواد عرض کردم : گروهی از مخالفین شما می پندارند که چون مامون پدر شما را برای ولایت عهدی خود پسندید و برگزید ، ایشان را رضا نامیدند.

حضرت جواد(ع) فرمودند : به خدا دروغ می گویند ، خلاف می گویند ، بلکه خداوند ، تبارک و تعالی او را رضا نامید ، زیرا او مورد رضایت خداوند و پیامبرش و ائمه ی پس از او در زمین بود. بزنطی گوید : عرض کردم : آیا مگر سایر ائمه مورد رضایت خداوند و پیامبر و دیگر ائمه نبودند ؟ پس چرا فقط امام هشتم رضا نامیده شد؟

امام جواد(ع) فرمود: چون همانطور که دوستان و طرفدارنش به ایشان رضایت داده بودند و پدرم مورد رضایتشان بود ، مخالفین(دولت وقت) نیز ایشان را پذیرفتند و به ایشان رضایت دادند و این حالت برای پدران و اجداد ایشان اتفاق نیفتاد و لذا از بین آنان فقط ایشان رضا نامیده شدند. (عیون اخبار الرضا ج 1 ص 25)

شخصیتی جعلی در تاریخ به نام جابر بن حیان

احتمال(1) :


بین مورخان کار کشته و ماهر همیشه بر سر جابر بن حیان اختلاف بوده و هست. چرا که جابر بن حیان بیشترین شک و شبهه و تناقض را در تاریخ به خود اختصاص داده است ، کسانی که معتقدند جابر بن حیان وجود خارجی ندارد و شخصیتی جعلی ست ، دلایلی را ذکر می کنند و مختصر آنان به این شرح است که بر سر روز و ماه و سال ولادت جابر اختلافات آنقدر شدید است که نمی توان حتی حدودا سال ولادتش را مشخص کرد.

دلیل بعد زمان رخداد هایی ست که برای جابر رخ داده و این بار هم اختلافات چنان زیاد است که حد ندارد. و سوم آنکه حدیث معتبری از وی نقل نشده و وی نزد علمای رجال معلوم الحال نیست.

مورخان معتقد به عدم وجود جابر در تاریخ می گویذد : یکی از اهدافی که شخصیت وی در تاریخ جعل شد ، این بود که وی را شاگرد امام صادق معرفی کنند و اینگونه برخی فضایل علمی امام صادق(ع) را به او منتسب کنند. برای مثال می گویند جابر پدر علم شیمی ست ، در حالی که این مقام متعلق به امام صادق(ع) می باشد و این جز توطئه ی بنی امیه نبود.

از جمله افرادی که معتقد به این فرضیه اند ، استاد مهدی نصیری است که از منتقدان اصلی فلسفه و عرفان و از مورخان نامدار ایران است.

این تنها یک احتمال است و جای بررسی بیشتر دارد...

میدان ابن ملجم در فلسطین !

دروغ(5) :


چندی ست که در رسانه های تفرقه افکن و تند روی شیعه که معمولا وابسته به سید صادق شیرازی می باشند ، مطلبی منعکس می شود که فلسطینیان ناصبی اند و دشمنان اهل بیت ، سند آنان این است که در فلسطین میدانی به نام ابن ملجم قاتل امیرالمومنین علی(ع) وجود دارد.

این در حالی ست که با یــک جستجوی ساده در اینترنت و وارد کردن نام ایــن میــدان، چه با زبان عربـی (ساحه ابن ملجم) و چه انگلیسی (Ibn Moljam SQ) و یا هر زبان دیگری نمیتوان هیچ اثری از این میدان یافت.

جالبتر آنکه اسنادی در فضای سایبر منتشر شده که نشان می دهد ، بر خلاف ادعای تندرو های شیعه فلسیطینیان بسیار هم محب اهل بیت اند.


   

عکس سمت راست ؛ مسجد فاطمه الزهرا، واقع در جنوب طولکرم، فلسطین
عکس سمت چپ ؛ کتیبه مسجد «الامام علی بن ابی طالب»، واقع در نابلس-فلسطین




محشور شدن معاویه در قیامت در مقام یک پیامبر !

دروغ(4) :


وقاحت جاعلان حدیث که قطعا از انصار بنی امیه بودند و یا در دوران های بعد از مسلک وهابیت پیروی می کردند به جایی رسید که حدیثی از پیامبر نقل کردند با این مضمون :

معاویه به خاطر بردباری اش و اعتمادی که به کلام خدا داشت در قیامت به شکل پیامبری محشور خواهد شد.

ابن حجر عسقلانی راوی این حدیث را فردی دروغگو و از فریبکاران دانسته است که سابقه ی جعل حدیث را دارد. (لسان المیزان ج 5 ص 125)

البته به نظر من معاویه در قیامت به شکل پیامبر محشور می شود ، به شکل پیامبر وهابیان تکفیری ، چرا که مطمئنا مسلمانی که پیامبرش ، پیامبر مهربانی و رحمت ، محمد مصطفی(ص) باشد ، هیچگاه از مرام وهابیت پیروی نمی کند و خون دیگر مسلمانان را مباح نمی داند.

سیلی محکم موسی کلیم الله(ع) به جناب عزرائیل

خرافه(4) :


در تاریخ طبری نقلی جالبی آمده که جهت خنده هم که شده پیشنهاد می کنم حتما مطالعه فرمایید :

فرشته مرگ آشکارا نزد مردم می آمد و جانشان را می گرفت ، وقتی عمر موسی(ع) به پایان رسید ، عزرائیل نزد او آمد اما موسی(ع) کشیده ای به صورت او زد و او را کور کرد ، فرشته مرگ نزد خدا آمد و گفت : پروردگارا بنده تو موسی چشمم را کور کرد و اگر پیامبرت نبود بر او سخت می گرفتم ، در نقلی دیگر آمده که عزرائیل به خداوند گفت : مرا به گرفتن جان کسی فرستادی که نمی خواهد بمیرد. خداوند فرمود:نزد موسی(ع) برو و بگو کف دستش را بر بدن گاوی بگذارد و او را مخیر کن به این که یا اکنون باید بمیرد یا به تعداد هر تار مویی که زیر دستش قرار گرفت ، یک سال عذاب خواهد شد. عزرائیل نزد موسی آمد و ماجرا را گفت و موسی (ع) قبول کرد که جان به جان آفرین تسلیم کند. از آن پس عزرائیل دیگر مخفیانه نزد مردم می آمد و جان می ستاند.(تاریخ طبری ج 1 ص 224 ، مختصر تذکرة القرطبی ص 29 ، این روایت توسط ابوهریره ، جاعل معروف احادیث نیز روایت شده ، سنن نسائی ج 4 ص 118)

نقل بالا انسان را یاد فیلم های هالیوودی می اندازد که درشان پیامبران و فرشتگان از دستورات خداوند متابعت نمی کند یا یکی در میان آن ها را اجرا می کنند. ، این داستان این طور القا می کند که خداوند باید برای ستاندن جان پیامبرش وی را تهدید به عذاب کند تا او قبول کند که بمیرد ، خدای این داستان قادر مطلق نیست و در مقابل رسولش درمانده است.


پناه بر خدا از شر اسرائیلیات...

علم و حلم معاویه !

دروغ(3) :


این دروغ شاهکار است ، بخاری در تاریخ خود آورده که معاویه در عقب پیامبر بر روی مرکبی سوار بود ، پیامبر فرمود : ای معاویه کدام قسمت بدنت به من نزدیک است؟ گفت: شکم . پیامبر فرمود: خدایا آن را از دانش و حلم پر کن. (تاریخ بخاری ج 4 قسم 2 ص 180 – میزان الاعتدال ج 3 ص 268)

نکته جالب آن است که از شریک در مورد حلم معاویه پرسیدند ، گفت : آن کسی که حق را پایمال و علی را کشته است ، نمیتواند حلیم باشد.(تاریخ ابن کثیر ج 8 ص 130)

عایشه همسر رسول خدا نیز در مورد حلم معاویه می گوید : پس حلم معاویه آنجا که حجر و یارانش را می کشت کجا بود؟ ترجمه الغدیر ج 11 ص 106)

همچنین از انس روایتی ست مرفوع که پیامبر فرمود : من شهر علمم و علی درب آن و معاویه حلقه ی درب آن است. (الفتاوی الحدیثیة ص 197 ، کشف الخفاء ج 1 ص 246)

علامه امینی میفرماید : بنده گمان می کنم که این روایت جهت استهزاء و تمسخر روایت معروف انا مدینة العلم و علی البابها جعل شده است.(الغدیر ترجمه فارسی ج 11 ص 129)

قلمی که برای تمسخر حدیث پیامبر بچرخد ، حقا که شایسته است صاحبش در آتش جهنم جاویدان باشند.


احمد بن حنبل و تندی با نکیر و منکر

خرافه(3) :


ابن جوزی از عبدالله بن احمد بن حنبل نقل می کند که گفت : پدرم را در خواب دیدم و پرسیدم : خدا با تو چه کرد؟ گفت : مرا آمرزید. گفتم : آیا نکیر و منکر نزد تو آمدند؟ گفت : آری ، آنها پرسیدند : پروردگار تو کیست؟ گفتم : سبحان الله ، آیا از من حیا نمی کنید که چنین سوالی می پرسید؟ آن دو فرشته گفتند : ابو عبدالله ما را معذور بدار ، ما به این کار ماموریت داریم (مناقب احمد ص 454)

شگفتا از این همه شجاعت و دلیری احمد بن حنبل ، الحق که وهابیان کله خر و بی عقل از خوب کسی پیروی می کنند. احمد بن حنبل چگونه به این تندی و خشنی چنین پاسخ کوبنده ای به دو فرشته ی مامور الهی داده است؟؟

متحریم که آیا تمامی حنابله ی سنی چنین مطلب چرندی را باور می کنند؟ مطمئنا وهابیان به این مهمل باور و ایمان کامل دارند.

با این همه ، انصافا نکیر و منکر شانس آوردند که احمد بن حنبل آنان را به جهت سوالشان کتک نزده است :)

 

علت انحراف ادیان ابراهیمی

حقیقت(3) :


یکی از حقایقی که برخی نمیخواهند آن را بپذیرند علت تحریف ادیان اسلام ، مسیحیت و کلیمیت است.

در آیین موسی(ع) ، وقتی بنی اسرائیل در غیاب پیامبرشان از هارون(ع) پیروی نکردند و اسیر گوساله پرستی شدند ، آیین موسی(ع) تحریف گشت و اکنون جریان هایی مانند صهیونیزم در دل آیین موسی(ع) متولد می شوند.

در آیین عیسی(ع) ، وقتی مردم پطروس رسول را کنار زدند و اسیر وا دادگی های پولس شدند ، مسیحیت تحریف شد و اکنون باید شاهد سکولار شدن مسیحیت بود. دینی که از آن جز ظاهرش نمانده است.

در آیین محمد(ص) نیز وقتی مسلمانان ، جانشین پیامبر را پس زدند و به سمت خلفا رفتند ، مذهبی گرایی در اسلام ایجاد شد و اکنون یک میلیارد و دویست میلیون اهل سنت ، ابوبکر و عمر و عثمان را افضل بر علی(ع) در امر خلافت میدانند و وای بر اسلامی که یهود در آن دست ببرد.


به راستی چه سری در ولایت است که این چنین در یک دین تاثیر دارد؟!


معاویه اهل بهشت است !

دروغ(2) :


در روابتی مرفوع از عبدالله بن عمر نقل شده که « در مجلسی نشسته بودیم، پیامبر فرمود: هم اکنون مردی از اهل بهشت بر شما وارد می شود ، بلافاصله معاویه وارد مجلس شد و پیامبر فرمود : تو ای معاویه از منی و من از تو هستم و در بهشت مانند دو انگشت در کنار هم خواهیم بود. »

جالب است که ذهبی از این روایت با عنوان خبری باطل یاد می کند. (میزان الاعتدال ج 2 ص 133)

به راستی کسی که در شهادت علی(ع) دست داشته و شهادت امام حسن(ع) را ترتیب داده ، کسی که پدرش با رسول الله دشمن بوده و پسرش فرزند رسول الله را به شهادت رسانده چگونه می تواند در بهشت هم نشین پیامبر خدا باشد؟!

کسی که روی منبر رسول الله سب علی(ع) می کرد چگونه می تواند همنشین کسی باشد که فرمود : علی برای من همچون هارون برای موسی ست؟