شورش علیه جهل

شورش علیه جهل

در دنیایی که با قطره چکان حقیقت را بر مردم عرضه می کنند ، باید قیام کرد....
شورش علیه جهل

شورش علیه جهل

در دنیایی که با قطره چکان حقیقت را بر مردم عرضه می کنند ، باید قیام کرد....

از امام رضا(ع) چه میدانید ؟ - 1

چه میدانید(1) :


نمیدانم چرا اما ، قسمت این بوده که این بخش را با امام رضا(ع) شروع کنیم.

روایتی ست از امام جواد(ع) که علت ملقب شدن امام هشتم به رضا را بیان می کند. (رضا به معنای پسندیده ، مورد پسند – مورد رضایت) از احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی نقل شده است که گفت : به امام جواد عرض کردم : گروهی از مخالفین شما می پندارند که چون مامون پدر شما را برای ولایت عهدی خود پسندید و برگزید ، ایشان را رضا نامیدند.

حضرت جواد(ع) فرمودند : به خدا دروغ می گویند ، خلاف می گویند ، بلکه خداوند ، تبارک و تعالی او را رضا نامید ، زیرا او مورد رضایت خداوند و پیامبرش و ائمه ی پس از او در زمین بود. بزنطی گوید : عرض کردم : آیا مگر سایر ائمه مورد رضایت خداوند و پیامبر و دیگر ائمه نبودند ؟ پس چرا فقط امام هشتم رضا نامیده شد؟

امام جواد(ع) فرمود: چون همانطور که دوستان و طرفدارنش به ایشان رضایت داده بودند و پدرم مورد رضایتشان بود ، مخالفین(دولت وقت) نیز ایشان را پذیرفتند و به ایشان رضایت دادند و این حالت برای پدران و اجداد ایشان اتفاق نیفتاد و لذا از بین آنان فقط ایشان رضا نامیده شدند. (عیون اخبار الرضا ج 1 ص 25)

شخصیتی جعلی در تاریخ به نام جابر بن حیان

احتمال(1) :


بین مورخان کار کشته و ماهر همیشه بر سر جابر بن حیان اختلاف بوده و هست. چرا که جابر بن حیان بیشترین شک و شبهه و تناقض را در تاریخ به خود اختصاص داده است ، کسانی که معتقدند جابر بن حیان وجود خارجی ندارد و شخصیتی جعلی ست ، دلایلی را ذکر می کنند و مختصر آنان به این شرح است که بر سر روز و ماه و سال ولادت جابر اختلافات آنقدر شدید است که نمی توان حتی حدودا سال ولادتش را مشخص کرد.

دلیل بعد زمان رخداد هایی ست که برای جابر رخ داده و این بار هم اختلافات چنان زیاد است که حد ندارد. و سوم آنکه حدیث معتبری از وی نقل نشده و وی نزد علمای رجال معلوم الحال نیست.

مورخان معتقد به عدم وجود جابر در تاریخ می گویذد : یکی از اهدافی که شخصیت وی در تاریخ جعل شد ، این بود که وی را شاگرد امام صادق معرفی کنند و اینگونه برخی فضایل علمی امام صادق(ع) را به او منتسب کنند. برای مثال می گویند جابر پدر علم شیمی ست ، در حالی که این مقام متعلق به امام صادق(ع) می باشد و این جز توطئه ی بنی امیه نبود.

از جمله افرادی که معتقد به این فرضیه اند ، استاد مهدی نصیری است که از منتقدان اصلی فلسفه و عرفان و از مورخان نامدار ایران است.

این تنها یک احتمال است و جای بررسی بیشتر دارد...

سیلی محکم موسی کلیم الله(ع) به جناب عزرائیل

خرافه(4) :


در تاریخ طبری نقلی جالبی آمده که جهت خنده هم که شده پیشنهاد می کنم حتما مطالعه فرمایید :

فرشته مرگ آشکارا نزد مردم می آمد و جانشان را می گرفت ، وقتی عمر موسی(ع) به پایان رسید ، عزرائیل نزد او آمد اما موسی(ع) کشیده ای به صورت او زد و او را کور کرد ، فرشته مرگ نزد خدا آمد و گفت : پروردگارا بنده تو موسی چشمم را کور کرد و اگر پیامبرت نبود بر او سخت می گرفتم ، در نقلی دیگر آمده که عزرائیل به خداوند گفت : مرا به گرفتن جان کسی فرستادی که نمی خواهد بمیرد. خداوند فرمود:نزد موسی(ع) برو و بگو کف دستش را بر بدن گاوی بگذارد و او را مخیر کن به این که یا اکنون باید بمیرد یا به تعداد هر تار مویی که زیر دستش قرار گرفت ، یک سال عذاب خواهد شد. عزرائیل نزد موسی آمد و ماجرا را گفت و موسی (ع) قبول کرد که جان به جان آفرین تسلیم کند. از آن پس عزرائیل دیگر مخفیانه نزد مردم می آمد و جان می ستاند.(تاریخ طبری ج 1 ص 224 ، مختصر تذکرة القرطبی ص 29 ، این روایت توسط ابوهریره ، جاعل معروف احادیث نیز روایت شده ، سنن نسائی ج 4 ص 118)

نقل بالا انسان را یاد فیلم های هالیوودی می اندازد که درشان پیامبران و فرشتگان از دستورات خداوند متابعت نمی کند یا یکی در میان آن ها را اجرا می کنند. ، این داستان این طور القا می کند که خداوند باید برای ستاندن جان پیامبرش وی را تهدید به عذاب کند تا او قبول کند که بمیرد ، خدای این داستان قادر مطلق نیست و در مقابل رسولش درمانده است.


پناه بر خدا از شر اسرائیلیات...

علم و حلم معاویه !

دروغ(3) :


این دروغ شاهکار است ، بخاری در تاریخ خود آورده که معاویه در عقب پیامبر بر روی مرکبی سوار بود ، پیامبر فرمود : ای معاویه کدام قسمت بدنت به من نزدیک است؟ گفت: شکم . پیامبر فرمود: خدایا آن را از دانش و حلم پر کن. (تاریخ بخاری ج 4 قسم 2 ص 180 – میزان الاعتدال ج 3 ص 268)

نکته جالب آن است که از شریک در مورد حلم معاویه پرسیدند ، گفت : آن کسی که حق را پایمال و علی را کشته است ، نمیتواند حلیم باشد.(تاریخ ابن کثیر ج 8 ص 130)

عایشه همسر رسول خدا نیز در مورد حلم معاویه می گوید : پس حلم معاویه آنجا که حجر و یارانش را می کشت کجا بود؟ ترجمه الغدیر ج 11 ص 106)

همچنین از انس روایتی ست مرفوع که پیامبر فرمود : من شهر علمم و علی درب آن و معاویه حلقه ی درب آن است. (الفتاوی الحدیثیة ص 197 ، کشف الخفاء ج 1 ص 246)

علامه امینی میفرماید : بنده گمان می کنم که این روایت جهت استهزاء و تمسخر روایت معروف انا مدینة العلم و علی البابها جعل شده است.(الغدیر ترجمه فارسی ج 11 ص 129)

قلمی که برای تمسخر حدیث پیامبر بچرخد ، حقا که شایسته است صاحبش در آتش جهنم جاویدان باشند.


علت انحراف ادیان ابراهیمی

حقیقت(3) :


یکی از حقایقی که برخی نمیخواهند آن را بپذیرند علت تحریف ادیان اسلام ، مسیحیت و کلیمیت است.

در آیین موسی(ع) ، وقتی بنی اسرائیل در غیاب پیامبرشان از هارون(ع) پیروی نکردند و اسیر گوساله پرستی شدند ، آیین موسی(ع) تحریف گشت و اکنون جریان هایی مانند صهیونیزم در دل آیین موسی(ع) متولد می شوند.

در آیین عیسی(ع) ، وقتی مردم پطروس رسول را کنار زدند و اسیر وا دادگی های پولس شدند ، مسیحیت تحریف شد و اکنون باید شاهد سکولار شدن مسیحیت بود. دینی که از آن جز ظاهرش نمانده است.

در آیین محمد(ص) نیز وقتی مسلمانان ، جانشین پیامبر را پس زدند و به سمت خلفا رفتند ، مذهبی گرایی در اسلام ایجاد شد و اکنون یک میلیارد و دویست میلیون اهل سنت ، ابوبکر و عمر و عثمان را افضل بر علی(ع) در امر خلافت میدانند و وای بر اسلامی که یهود در آن دست ببرد.


به راستی چه سری در ولایت است که این چنین در یک دین تاثیر دارد؟!


معاویه اهل بهشت است !

دروغ(2) :


در روابتی مرفوع از عبدالله بن عمر نقل شده که « در مجلسی نشسته بودیم، پیامبر فرمود: هم اکنون مردی از اهل بهشت بر شما وارد می شود ، بلافاصله معاویه وارد مجلس شد و پیامبر فرمود : تو ای معاویه از منی و من از تو هستم و در بهشت مانند دو انگشت در کنار هم خواهیم بود. »

جالب است که ذهبی از این روایت با عنوان خبری باطل یاد می کند. (میزان الاعتدال ج 2 ص 133)

به راستی کسی که در شهادت علی(ع) دست داشته و شهادت امام حسن(ع) را ترتیب داده ، کسی که پدرش با رسول الله دشمن بوده و پسرش فرزند رسول الله را به شهادت رسانده چگونه می تواند در بهشت هم نشین پیامبر خدا باشد؟!

کسی که روی منبر رسول الله سب علی(ع) می کرد چگونه می تواند همنشین کسی باشد که فرمود : علی برای من همچون هارون برای موسی ست؟

گرگ های خوب و حکومت عمر بن عبدالعزیز

خرافه(2) :


در کتاب روض الریاحین آمده که هنگامی که عمر بن عبدالعزیز رضی الله عنه به خلافت رسید ( و به جمع غاصبان خلافت اهل بیت(ع) اضافه شد) چوپانان بر بالای کوه ها می گفتند که این خلیفه صالحی که بر مردم فرمانروایی می کند کیست؟ مردم از آنان پرسیدند : چرا نام او را می جویید ؟ گفتند : هر گاه خلیفه ای صالح حکومت می کند ، گرگ ها و شیران دست از گوسفندان ما بر می دارند. (روض الریاحین ص 165)

آخر گرگ ها چه می دانند که در دوران های مختلف چه اعجوبه ای  بر مسند خلافت می نشیند که اگر میدانستند و چنین بود که در کتاب مذکور آمده ، حتما در زمان خلافت معاویه و یزید بن معاویه ، گرگ ها و شیران نسل گوسفندان را منقرض می کردند.

همین خرافات تاریخی ست که ریشه به عقلانیت اسلام می زند.

یهودیت دین نیست !

حقیقت(2) :


حقیقتی دیگر که شاید نشنیده اید این است که یهودیت ابدا دین نیست و این اشتباهی بزرگ است که در ردیف ادیان ابراهیمی قرار گیرد.

یهود به مردم قوم یهودا گفته می شود که یکی از اسباط 12 گانه بنی اسرائیل محسوب میشد. یهودا نام یکی از برادران یوسف نبی(ع) است ، دینی که موسی(ع) پس از یوسف(ع) به مردم بنی اسرائیل عرضه داشت ، یهودیت نبود ، چرا که اساسا موسی(ع) از سبط یهودا نبود ، بلکه از لاویان بشمار می رفت. موسی(ع) پیامبر تمامی بنی اسرائیل بود و یهودیان نیز به ظاهر از وی پیروی می کردند اما اولین کسانی که از آیین وی منحرف شدند ، همان یهودیان بودند.

پس اینکه دین و آیین موسی کلیم الله را به یهودیت تخفیف دهیم ، جفای بزرگی ست به پیامبری الوالعزم مانند موسی(ع).

پیروان موسی(ع) کلیمی نام دارند که امروزه تعداد بسیاری شان در کنار مسلمانان شیعه زندگی می کنند. و علت این هم که اسرائیل آن ها را قبول ندارد و نمی پذیرد این است که آنان از نژاد یهودیان نیستند.

برخی می پرسند پس چرا در قرآن یهود دین الهی ست. در پاسخ باید گفت که چه کسی گفته در قرآن یهودیت دین است؟ اینکه در کنار نصارا نامش ذکر می شود و خداوند مسلمانان را نهی میکند که از با آنان مراوده و دوستی نداشته باشند ، دلیل بر این نیست که یهودیت دین باشد؟ در ثانی اگر آنان اگر پیروان موسی(ع) بودند که خداوند در اکثر آیات قرآن آنطور یهودیان را مورد سرزنش و انتقاد قرار نمی داد. اگر بخشی از پیروان موسی اند و در قرآن نماینده پیروان موسی(ع) معرفی شده اند، باز هم این دلیل مخالفان بی مورد است، چرا که مانند این است که بگوییم شیعه نماینده تمام مسلمانان است ، در حالی که بخش کوچکی از مسلمانان را تشکیل می دهد . یهود هم بخشی از پیروان موسی(ع) اند که منحرف شده اند و به هیچ وجه تمامیت پیروان موسی را تشکیل نمی دهند.

معاویه فردی امین است!

دروغ(1) :


از جابر روایت شده که رسول الله با جبرئیل مشورت کرد که آیا معاویه را بر نوشتن آیات وحی بگمارد؟ جبرئیل گفت : او را بگمار که فرد امینی ست. (الغدیر ، متن عربی ، چاپ دوم ج 5 ص 304)

و نیز از عبادة بن صامت نقل شده که خداوند به پیامبر وحی کرد که معاویه را به نوشتن وحی بگمارد که او امین و مامون است(منبع قبلی ص 305)

انس نیز در روایتی مرفوع نقل می کند که : امینان هفت تن اند : لوح و قلم ، جبرئیل و میکائیل و اسرافیل ، محمد(ص) و معاویه. (همان منبع ص 308)

تمامی روایات بالا مرفوع اند و غیر قابل استناد که تنها برای بالا بردن شأن ملعونی مانند معاویة بن ابی سفیان در کتب روایی اسلام نگاشته شده اند. آخر معاویه اگر امین بود که خلافت غصب شده ی اهل بیت را به صاحبان بر حقش بر می گرداند و پسر بوزینه باز و دائم الخمرش را امیر مومنان نمی نامید و بر امت پیامبر(ع) مسلط نمی کرد.